قلب تپنده امت اسلامی را یاری نموده و به هیچ وجه و عنوان به اوامرش حتی یک لحظه در انجامش تردید به خود راه ندهید و بدانید امام امت با امام زمانش در رابطه است.
از همه مردم و مخصوصا مسئولین محترم می خواهم که اختلافات هر چند جزئی را هم کنار بگذارند.مردم ما از توطئه غرب و شرق نمی ترسند .آنها از اختلاف می هراسند که ان شاءالله با کنار گذاشتن آن مشت محکمی به دهان یاوه گویان بکوبید.
فرزندم!این وظیفه پدر است که از محفل گرم منزل به سوی میدان و برای دفع ظلم حرکت کند.او بدنش را آماج تیرهای دشمن قرار می دهد که تو فردا سالم و سربلند بمانی. او می میرد که اسلام و نسل فردای مسلمانان زنده و آزاد بمانند.
و تو فرزندم همیشه پیرو امام حسین باش نه پیرو ده روز از اول محرم و سینه زدن های خشک و خالی;
اولین خواسته ام این که درست را بخوانی تا آن جا که بتوانی در جائی حساس و مهم برای مملکت اسلامی موثر باشی.
پسرم اگر بنده موفق به زیارت حرم امام حسین(ع) نشدم تو بعد از آزادی کربلا به زیارت مرقد مطهر آقا برو و سلام مرا به امام برسان.
جمع کثیری از دانشجویان ایرانی با حضور در مقابل سفارت سوئیس(دفتر حافظ منافع آمریکا) با سر دادن شعار یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل انزجار خود را از فیلم موهن آمریکایی اسرائیلی علیه پیامبر مکرم اسلام و سیاستهای ضد اسلامی رژیم آمریکا ابراز کردند، گروهی از دانشجویان نیز با حمل پرچم لیبی و مصر از اقدام جوانان مسلمان انقلابی در حمله به سفارت آمریکا و ابراز غیرت دینی آنها، تقدیر کردند.
بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستارهای به آسمان خواهد شتافت!
- چگونه مویه نکنم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان را به تواضع وامیدارد! چگونه به این اشکهای ناقابل بسنده کنم، که وسعت مصیبتت،فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!
در روایات اسلامی به قدری به این آیه از قرآن مجید اهمیت داده شده است که آن را همردیف «اسم اعظم الهی» معرفی کردهاند. امام علی بن موسیالرضا(علیهالسلام) میفرماید:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَقْرَبُ إِلَی اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ مِنْ نَاظِرِ الْعَیْنِ إِلَی بیاضها»؛ بسم الله الرحمن الرحیم، به اسم اعظم خدا نزدیکتر از سیاهی چشم است،به سفیدی آن.
آنچه از میان روایات امامان معصوم درباره اهمّیت «بسم الله الرحمن الرحیم» به دست میآید عبارت است از:
1. امامان معصوم هیچ کاری را بدون گفتن این جمله آغاز نمیکردند.
2. سفارش میکردند غذا را با این جمله آغاز و اگر چند غذا تناول میکنید برای هر کدام جدگانه «بسم الله» بگویید و چنانچه فراموش کردید، جمله «بِسمِ الله عَلی اَوَّلِهِ وَ آخِرِهِ» را بر زبان جاری کنید. این مطلب، به اهمیت فوقالعاده شروع غذا با نام خداوند اشاره میکند.
3. بلند گفتن و آشکار کردن «بسم الله الرحمن الرحیم»، بسیار سفارش شده است.
« خدايا، هرگاه دلم رفت که محبت کسي را به دل بگيرد، تو او را خراب کردي، خدايابه هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستي، عشق هرکسي را که به دلگرفتم، تو قرار از من گرفتي، تو اين چنين کردي تا به غير از تو محبوبي نگيرم و به جزتو آرزويي نداشته باشم و جز تو به چيزي و يا به کسي اميد نبندم. »خدایا شکرت...
برخي از مردم چيزهايي را شريک خدا گرفته اند و آنان را مانند خدا دوست دارنداما مومنان خدا را بسيار دوست دارند.
حال جاي اين پرسش است که چه کساني مشمول حب الهي مي شوند وچه کساني مشمول حب الهي نميشوند؟ در جواب بايد بگوييم حب خداوندشامل افرادي مي شود که حبشان در مسير خدا و ائمه اطهار باشد.
خداوند نيکوکاران، صابران، متقيان، مطهران، متوکلان و مقسطان، عادلان وپرهيزگاران و نمازگزاران را دوست دارد و شرط حب خدا نسبت به بنده اش ايناست که انسان مطيع اوامر الهي باشد و خداي خود را از صميم قلب دوستداشته باشد.
اگر محبت خدا را داشتيد و اثرات آن در عمل و زندگي شما آشکار مي شد،خداوندهم شما رادوست ميدارد وبه دنبال اين دوستي اثراتش در مناسباتاو با شما آشکار ميگردد و گناهان را ميبخشد و شما را مشمول رحمتشميکند و دليل دوستي متقابل خداوند نيز روشن است زيرا او وجودي استاز هر نظر کامل و بي پايان و به هر موجودي که در مسير تکامل گام بر ميداردبر اثر سنخيت پيوند محبت خواهد داشت
حال در جواب اين سوال که چه کساني مشمول حب الهي نمي شوند، بايد گفت:
حب خداوند شامل افرادي که حب شان در مسير خدا و ائمه اطهار نباشد نميشود.خداوند متجاوزان، کافران، ظالمان، متکبران، فخرفروشان، خائنان، مفسدان و بد زبانانرا دوست ندارد.
پيامبر اکرم (ص) در پاسخ به اين پرسش که چه چيز موجب محبت خدا و محبتمردم مي شود؟ فرمود: به آنچه نزد خداي عزوجل است دل ببند تا خدايت دوستبدارد و از آنچه مردم دارند، دل برکن مردم دوست خواهند داشت.
در سوره آل عمران آيه 31 داريم:
قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ الله ُ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْکُمُ الله ُ وَ يَغْفِرْلَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ الله ُ غَفُورٌ رَحيمٌ.
اي پيامبر، بگو اگر خدا را دوست داريد، از من پيروي کنيد تا خدا نيز شما را دوستداشته باشد و گناهانتان را بيامرزد. خدا، آمرزنده و مهربان است
تو را حب است و ما را هم تمنّا تجلي کن ز نورت بر دل ما
در حدیث است که به هنگام ظهر درهای آسمان گشوده می شود و درهای بهشت باز می گردد و دعا مستجاب می شود ؛پس خوشا به حال کسی که در آن هنگام برای او عمل صالحی بالا رود. در حدیثی دیگر از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند:"... بهترین ساعت های شب و روز، وقت های نماز است." سپس فرمودند:"چون ظهر می شود درهای آسمان گشوده شده و بادها می وزند و خداوند به خلق خود نگاه می کند. هر آینه من بسیار دوست دارم که در آن هنگام، عمل صالحی برای من بالا رود." آنگاه فرمودند:" برشما باد به دعا کردن بعد از نمازها، چرا که آن مستجاب می شود."
پيامبر اكرم در ضمن وصيت خود به على عليه السلام فرمود: اى على چهار دسته اند كه دعايشان رد نشود (و مستجاب شود):
اول: امام و پيشواى عادل، دوم: دعاى پدر درباره فرزند خود، سوم: مردى كه براى برادر دينى خود غائبانه دعا كند، چهارم: دعاى مظلوم يعنى نفرين انسانى كه به او ستم شده.
خداوند مى فرمايد: به عزت و جلالم قسم ، انتقام تو را هر وقت شده مى گيرم.
مسئله محرم و نا محرم و حجاب و نگاه کردن و نگاه نکردن و معاشرت های نا سالم و مضرّ، این چیزهایی که در اسلام این قدر تأکید شده و در بعضی از کشورها و جاهایی که از اسلام دورند، این ها رعایت نمی شود، این ها اگر چه یک محدودیّتی برای زن و مرد به وجود می آورد، امّا این ها را شارع مقدّس برای حفظ خانواده، برای ماندگار شدن این بنای مهم، تحکیم و تشریع کرده است که اگر در همین چیزها هر انسانی تدبیر کند و تأمل بکند، حکمت های بسیار بزرگی را خواهد دید. این که شما می بینید در اسلام محرم و نا محرم و جدایی زن و مرد و این ها مطرح است، این ها مسائل ارتجاعی نیست. این ها جزو دقیق ترین مسائل انسانی و بشری است. یکی از مهم ترین آن، این است که بنیان خانواده مستحکم می ماند؛ چون زن و شوهر به هم احساس وفاداری می کنند؛ در موضع حسادت قرار نمی گیرند، این خیلی مسئله مهمی است...
سارا بوکر، هنر پیشه، مدل و مانکن تازه مسلمان آمریکایی است.
او در گفتگویی خود را اینگونه معرفی و علت مسلمان شدنش را اینگونه بیان می کند:
من یک زن امریکائی هستم که در مرکز امریکا بدنیا آمده ام. من مانند هر دختر دیگری بزرگ شدم. با علاقه و تعلق خاطر شدید به زرق و برق زندگی در "گران شهرها". طبیعتا، من آنچه که یک دختر معمولی غربی انجام می دهد را انجام می دادم.
من به ظاهر و جذابیت و گیرائی خودم توجه داشتم. من مرتبا ورزش می کردم و یک مربی شخصی شدم. یک خانه شیک لب دریا خریدم و توانستم یک سبک زندگی "با کلاس" برای خود فراهم کنم.
سالها گذشت تا متوجه شوم که هر چه بیشتر در "جذابیت زنانگی ام" پیشرفت می کنم درجه رضایت شخصی و خوشبختی ام افت می کند. من برده مد بودم. من گروگان ظاهرم بودم
یک روز من با قرآن، کتابی که در غرب بطور منفی کلیشه ئی معرفی شده است برخورد کردم. در ابتدا سبک و نحوه برخورد قرآن مرا تحت تاثیر قرار داد...